جدول جو
جدول جو

معنی گرما خوردن - جستجوی لغت در جدول جو

گرما خوردن
دچار سرما شدن مقابل سرما خوردن
تصویری از گرما خوردن
تصویر گرما خوردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرما خوردن
تصویر سرما خوردن
متاثر شدن از سرما زکام کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دچار گرما شده، جمع گرما خوردگان: بدم چندی چو خاکستر شد این دل که گرما خوردگان را خوش بود باد. (امیرخسرو دهلوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرمان خوردن
تصویر آرمان خوردن
حسرت بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرمان خوردن
تصویر آرمان خوردن
حسرت خوردن، حسرت بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ربا خوردن
تصویر ربا خوردن
استفاده کردن از ربا نزول گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گره خوردن
تصویر گره خوردن
گره پیدا کردن، در هم پیچیده شدن
فرهنگ فارسی عمید
گره ایجاد شدن: رشته ام تاب گره خوردن زکوتاهی نداشت این قدر پیچیدگی افتاد در کارم چرا ک (معز فطرت)، ایجاد مشکلی شدن در امری
فرهنگ لغت هوشیار
گرد آلود شدن: می خورد گرد عبث محمل لیلی در دشت نیست جز عشق تمنای دگر مجنون را. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار
گیاه خوردن: و جانور هست که مراو را خود شیر نیست البته همان ساعت که بزاید گیاخورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گره خوردن
تصویر گره خوردن
((~. خُ دَ))
گره به وجود آمدن، کنایه از بروز مشکل و مانع در کار
فرهنگ فارسی معین